داستان عجیب استاداسدی؛ هافبک نفوذی بودم در تیم ملی مدافع شدم!

داستان عجیب استاداسدی؛ هافبک نفوذی بودم در تیم ملی مدافع شدم!

پایگاه خبری فوتبالی- یکی از مدافعان تیم ملی خاطره‌ساز و دوست داشتنی 98 داستان جالبی با تیم ملی دارد.

به گزارش فوتبالی، علی اکبر استاداسدی مدافع اسبق تیم ملی ایران جزوی از تیم ملی محبوب و دوست داشتنی 98 است. این مدافع اهل آذربایجان یکی از عجیب‌ترین بازیکنان تاریخ تیم ملی ایران است و به شکلی جالب در ذهن فوتبالدوستان ایرانی جای گرفته است.

او با قد 1.69 سانتی‌متر برای دو سال در پست مدافع چپ در تیم ملی بازی کرد! قد او اصلا برای یک مدافع مناسب نبود اما استاداسدی از آن دسته بازیکنانی بود که به شکلی ساده بازی می‌کرد و انتظارات مربیان را برآورده می‌کرد.

اهالی فوتبالی در ایران اما او را با یک اتفاق ویژه به یاد می‌آورند. در بازی پلی آف انتخابی جام جهانی 1996 مقابل ژاپن که در کوالالامپور برگزار شد و با برتری 3 بر دو ژاپن به پایان رسید او خالق یک اتفاق باورنکردنی شد.

در دقایق ابتدایی بازی با ژاپن و روی یک سانتر روی دروازه ایران، استاد اسدی با یک ضربه سر شیرجه‌ای دروازه احمدرضا عابدزاده را باز و همه حتی بازیکنان تیم ملی ژاپن را شوکه کرد! تیم ملی ایران بسیار خوش شانس بود که داور مسابقه این گل را به دلیل این که مهاجم تیم ملی ژاپن در آفساید قرار داشت مردود اعلام کرد.

استاداسدی بعدا گفت که قصد داشته آن توپ را دفع کند و به کرنر بزند اما ضربه سر او به قدری دقیق و زیبا در دروازه عابدزاده جا گرفت که حتی بهترین مهاجمان جهان هم قادر نبودند با چنین ضربه‌ای دروازه حریفان را باز کنند! در واقع دقت ضربه او در اندازه‌های یک مهاجم کم‌نظیر و نابغه بود. البته استاداسدی بعدها درباره آن اتفاق عجیب به شوخی گفت که قصد داشته میزان آمادگی عابدزاده را بسنجد!

آن روزها باور این حرف از استاداسدی چندان ساده نبود اما حالا و در آخرین مصاحبه استاداسدی مشخص شده که او در واقع اصلا مدافع نبوده و در تیم‌های باشگاهی‌اش در پست هافبک نفوذی بازی می‌کرده و اتفاقا هافبک گلزنی هم بوده است.

استاداسدی امروز در بخشی از مصاحبه‌اش با ایرنا گفته است: «۲۳ سالم بود که فوتبالیست شدم. جبهه و جنگ که تمام شد، دنبال کار می‌گشتم. دیدم کار گیر نمی‌آید، در ماشین‌سازی تست دادم و فوتبالیست شدم! من اگر کاری پیدا می‌کردم که بیشتر از فوتبال درآمد داشت، مطمئناً آن را ترجیح می‌دادم. البته داستان دعوت شدن من به تیم ملی هم مثل ماجرای آغاز فوتبالم، جالب است.» 

استاداسدی درباره نحوه دعوت شدنش به تیم ملی هم توضیح جالبی داده است: «من اصلاً در خط دفاع بازی نمی‌کردم. یا هافبک وسط بودم یا هافبک نفوذی. هرگز به عنوان مدافع در ترکیب قرار نگرفته بودم و تجربه بازی در این پست را نداشتم. یادم می‌آید که به عنوان یار کمکی، همراه تراکتور به تورنمنتی رفتیم و من به عنوان هافبک نفوذی ۱۹ گل زدم. تیم‌های قدرتمندی در تورنمنت حضور نداشتند و اغلب هندی بودند. برگشتم و دیدم اسم من در لیست تیم ملی قرار دارد. دیدم کریم باقری و استیلی در خط هافبک هستند و علی دایی هم در خط حمله. حاجی مایلی گفت دفاع راست یا چپ بازی می‌کنی؟ گفتم بله. در چند بازی تدارکاتی تست دادم و مایلی‌کهن مرا به عنوان دفاع یارکوب سمت چپ انتخاب کرد. آن زمان بازیکنان خوبی در بخش هجومی داشتیم و تنها جایی که می‌شد در ترکیب اصلی بازی کرد، همین دفاع چپ بود. من هم آن را انتخاب کردم.»

استاداسدی در بازی ایران و استرالیا معروف به حماسه ملبورن هم چند دقیقه‌ای بازی کرد تا در صعود تیم ملی به جام جهانی 1998 هم نقش داشته باشد. او در دقیقه 84 به جای ابراهیم تهامی که خودش در دقیقه 70 به زمین رفته بود وارد زمین شد. استاداسدی درباره آن بازی هم نقل قول جالبی دارد: «من در آن رقابت 15 دقیقه آخر را بازی کردم ولی اندازه 120 دقیقه دویدم. من جای ابراهیم تهامی وارد بازی شدم و معجزه خدا را در آن بازی دیدم.»