پایگاه خبری فوتبالی- در حالی که به نظر میرسید نساجی در لیگ بیست و چهارم فصل خوب و موفقی را در پیش داشته باشد اما این تیم حالا در آستانه سقوط قرار گرفته است.
به گزارش فوتبالی، نساجی فصل گذشته را در رده دوازدهم به پایان رساند و تا روز آخر هم امکان سقوط به دسته پایینتر را حس میکرد. اما در نهایت 29 امتیاز گرفت و علیرغم شکست روز آخر مقابل فولاد در لیگ برتر ماندنی شد.
نساجی اما برای فصل جاری برنامه متفاوتی داشت. مدیران این باشگاه تصمیم گرفته بودند که با جذب چند ستاره تیمشان را تقویت کنند و اجازه ندهند نساجی مثل همه فصول قبلی در ردههای پایانی باشد و تا روز آخر خطر سقوط را حس کند.
حضور علیرضا رضایی و لوان پولی در دروازه، وحید محمدزاده، سعید آقایی و کوین یامگا در دفاع، مهدی مهدی پور، الکساندر مرکل، سیامک نعمتی، منتظر محمد و ایوب کلانتری در هافبک و حامد پاکدل، آریا برزگر و عارف رستمی در خط حمله از نساجی یک تیم پرستاره ساخت اما حالا و در فاصله دو هفته تا پایان لیگ، نساجی چند میلیمتر با سقوط فاصله دارد و فقط یک معجزه میتواند این تیم را از سقوط نجات بدهد.
حالا برای خیلیها سوال است که چرا پرستارهترین نساجی تاریخ به اینجا رسیده است و سقوطش به دسته یک تقریبا قطعی شده است. جواب اما تا حدود زیادی روشن است. نساجی خصوصیات یک تیم بومی را از دست داده است!
مهمترین عامل سقوط نساجی این است که این تیم فقط برای مسابقات خانگیاش به قائمشهر میرفت! شاید باورش سخت باشد اما جلسات تمرینی نساجی به این دلیل که اکثر بازیکنانش ساکن پایتخت هستند در تهران برگزار میشد! مدیران باشگاه هم که دفاتر کارشان در تهران است با این مساله مشکلی نداشتند. در دوران مدیرعاملی علی خطیر، قرارداد احداث یک کمپ پنج ستاره برای نساجی هم بسته شد تا این تیم دیگر به تهران نیاید و در قائمشهر تمرین کند.
این اتفاق باعث شد ارتباط تیم با هوادارانش در قائمشهر تا حد زیادی قطع شود. شاید اگر تمرینات نساجی در قائمشهر برگزار میشد و بازیکنان هر روز هنگام ورود و خروج به زمین تمرین با هواداران این تیم روبرو میشدند، در طول فصل با مسئولیتتر بازی میکردند. البته که بحث کمکاری نیست اما بازیکنان خیالشان راحت بود که تمرین میکنند، مسابقه میدهند و پولشان را هم میگیرند و شاید لازم نباشد انرژی مضاعفی بگذارند! در واقع آنها خودشان را ملزم به پاسخگویی به هواداران نساجی نمیدیدند.
از طرفی نساجی در این فصل حواشی زیادی داشت. درگیری بین بازیکنان و کادر فنی از همان ابتدای فصل به چشم میخورد. در ابتدای فصل ماجرای محمد عباسزاده پیش آمد و در اواخر فصل داستان امیر محمد هوشمند. کاملا روشن بود که بین بازیکنان و ساکت الهامی فضای چندان مثبتی وجود ندارد.
در این بین ظاهرا حمایت هایی ویژه از ساکت الهامی می شد تا برکنار نشود ولی مدیران و حتی مالک هم با برکناری او موافق بودند. ساکت الهامی باید زودتر برکنار میشد و یک مربی کمحاشیه بالای سر تیم مینشست. بازگشت دوباره الهامی هم از آن تصمیمهای عجیب و غریب بود که البته درباره اش قبلا نوشته ایم. بازگشت الهامی یک شوک منفی بود.
همه این مشکلات اما از دوری نساجی از قائمشهر نشات گرفت. شاید اگر نساجیچیها در شهر خودشان تمرین میکردند هیچ کدام از این اتفاقات نمیافتاد و پرستارهترین نساجی تاریخ میتوانست بهترین رتبه این تیم در تاریخ لیگ برتر را کسب کند.