پایگاه خبری فوتبالی- ماجرای پرسپولیسی شدن دروازهبانی که یک استقلالی بود، جزییات عجیب و غریبی دارد.
به گزارش فوتبالی، روز 4 تیر ماه 1372 قطعا یکی از بدترین روزهای زندگی احمدرضا عابدزاده است. احتمالا دومین روز تلخ زندگی او بعد از سکته مغزی که در 12 اسفند 1380 رخ داد و فوتبالدوستان ایرانی را به شوک فرو برد.
در 4 تیر ماه 1372 تیم ملی فوتبال ایران در بازی برگشت مسابقات انتخابی جام جهانی 1994 در ورزشگاه آزادی مقابل تیم ملی تایوان که امروزه با نام چین تایپه شناخته میشود قرار گرفت و مثل بازی رفت که در سوریه برگزار شد با 6 گل حریفش را شکست داد. اما در ابتدای بازی اتفاق عجیبی افتاد.
ایران از همان ابتدای بازی جلو کشید اما با یک پاس بلند از زمین تایوان مهاجم تایوان نزدیک بود پشت محوطه جریمه ایران صاحب توپ شود و گل بزند. در این لحظه عابدزاده با رشادت جلو آمد و زودتر به توپ رسید اما مهاجم حریف خطای وحشتناکی روی عابدزاده انجام داد و او را مصدوم کرد. این اتفاق دقیقه 3 مسابقه رخ داد اما معاینات پزشکی روی عابدزاده و رسیدن به تصمیم تعویض 10 دقیقه طول کشید و عابدزاده در دقیقه 13 جای خودش را به بهزاد غلامپور داد.
از همان لحظه به نظر میرسید که مصدومیت عابدزاده جدی باشد اما هیچ کس تصور نمیکرد با این اتفاق زندگی او از این رو به آن رو شود. عابدزاده آن روزها تازه از استقلال به سپاهان رفته بود و یک بازی هم برای این تیم انجام داده بود اما این مصدومیت شدید در نهایت مسیر او را به سمت تیم رقیب یعنی پرسپولیس کشاند.
درباره این که چرا این اتفاق افتاد و عابدزاده بعد از 3 فصل بازی برای استقلال سر از پرسپولیس درآورد خیلی حرف زده شده است. اما امروز و به مناسبت ورود عقاب آسیا به 60 سالگی بد نیست نگاهی به این اتفاق مهم داشته باشیم.
خود عابدزاده سالها بعد در مصاحبه ای این باره گفته بود: «رفتنم به استقلال کلی جریان داشت. ته دلم نبود بروم آنجا. اما با توصیههای پدر همسرم و پیگیریهای خیلی زیاد استقلالیها به استقلال رفتم. در بازی ایران و تایوان مصدوم شده بودم و هیچ کس احوالم را نمیپرسید. نه سپاهان برای من کاری کرد نه استقلال. استقلالیها میگفتند چرا رفتی سپاهان، اما وقتی مصدوم شدم کسی نیامد سراغم. اوضاع مالی من هم آن موقع خیلی خیلی بد شده بود. روزهای سختی را سپری میکردم. آقای عابدینی مردانگی کرد و آمد سراغ من. گفت هزینه جراحیات چقدر میشود. گفتم پزشکان گفتهاند باید بروی آلمان. فکر کردم فوتبالم تمام شده اما عابدینی در جواب من گفت کل هزینههایت را میدهم. به پول آن زمان فکر میکنم 15 میلیون تومان هزینه شد. من رفتم آلمان و سالم و سلامت برگشتم. عابدینی گفت پس حالا بیا و با پرسپولیس قرارداد ببند. گفتم مهندس من سالهاست که دنبال این فرصت بودم تا در تیم خودم بازی کنم. حالا که شما این مردانگی را کردهای دیگر چه باید بگویم. سال اول که قرارداد مالی نداشتم و در واقع بابت هزینههای جراحی چیزی نمیگرفتم.»
صادق ورمزیار مدافع چپ سالهای دور استقلال هم در این باره گفته بود: «احمدرضا پسر دوست داشتنی است. او یک استقلالی به تمام معنا بود. خدا پدر همسرش را بیامرزد که او هم استقلالی بود. شک نکنید احمدرضا استقلالی واقعی بود ولی مصدومیت و پس از آن کمکی که امیر عابدینی، مدیرعامل وقت پرسپولیس به او کرد، باعث شد عابدزاده نمکگیر شود و به پرسپولیس برود.»
اما کاظم اولیایی مدیر عامل وقت که خیلی ها او را باعث و بانی رفتن عابدزاده از استقلال به پرسپولیس می دادند، روایت متفاوتی در این باره دارد. او سالها بعد در این باره گفته بود: «احمدرضا عابدزاده به خاطر پول از استقلال جدا شد. البته در مورد او یک سوءتفاهم عجیب هم رخ داد. عابدزاده در قراردادش آورده بود که استقلال باید برایش یک خانه مسکونی بخرد. در بهار سال ۶۹ وقتی میخواستیم او را استقلالی کنیم و با این شرط مواجه شدیم، از امیر قلعهنویی پرسیدیم قیمت یک باب منزل مسکونی ۱۰۰ متری حدوداً چقدر است؟ امیر هم محله نازیآباد که محل سکونت خودشان بود را ملاک قرار داد و گفت ۱۵۰ هزار تومان. ما هم براساس همین رقم برنامهریزی کردیم ولی بعداً متوجه شدیم که یک باب منزل ویلایی در محله اختیاریه مد نظر قرار گرفته است! بعدا هم آقای سیدحسین موسویان که اوایل دهه ۷۰ سفیر ایران در آلمان بود، با مدیران وقت باشگاه پرسپولیس رابطه بسیار گرمی داشت. پرسپولیسیها مقدمات حضور عابدزاده در آلمان و جراحی او در این کشور را با کمک سیدحسین موسویان فراهم کردند و تمام هزینههای جراحی هم توسط سفارت ایران و در واقع از جیب دولت پرداخت شد ولی عدهای سوءاستفاده کرده و آن را به نام پرسپولیس زدند!»
اولیایی گفته است که هزینههای جراحی عابدزاده از جیب دولت پرداخت شد و آن را به نام پرسپولیس زدند. اتفاقا عابدینی در مصاحبهای که سالها پیش انجام داد جزییات زیادی از این ماجرا را بیان کرد و حتی خودش گفت که بودجه عمل جراحی عابدزاده را از دولت گرفته است. اما نکته این است که استقلالیها عابدزاده را به طور کامل رها کرده بودند و عابدزاده در شرایط بسیار سختی قرار گرفته بود.
عابدینی در این باره در یک مصاحبه گفته بود: «عابدزاده با پای مصدوم و زانوی دفرمه شده (یعنی دو طرف زانو) مواجه بود. رباطها، مینیسک و تاندونها هیچ کدام سر جایش نبود و به همین دلیل زانوی او خم نمیشد. من آن روزها تازه به فوتبال برگشته بودم و مدیریت پرسپولیس بر عهده من بود. من داشتم از یک مراسم ختم از یک مسجد بیرون میآمدم که یک دوست به من گفت احمدرضا عابدزاده میخواهد شما را ببیند. گفتم بگو بیاید. من بیست متر از مسجد دور شده بودم و دیدم احمدرضا در حالی دارد به من نزدیک میشود که پایش لنگ میزند. اولین باری بود که همدیگر را رخ به رخ میدیدیم. بعد از سلام و علیک از او پرسیدم چه شده است. گفت یک بیمارستان در آلمان برای من پذیرش فرستاده است تا بروم آنجا و جراحی کنم. آنها بعد از دیدن عکسها گفتهاند زانویم خوب میشود. من هزینهاش را ندارم. به او گفتم به من فرصت بده تا بیشتر سوال کنم. بیا به منزل ما. دفتر هم نیا که بعدا نگویند رفتی دفتر باشگاه پرسپولیس. من دو روز درباره مصدومیت عابدزاده تحقیق کردم. یک دکتری بود که من خیلی قبولش داشتم. آقای مددی بود. به من گفت عابدزاده اگر عمل هم کند به فوتبال نمیرسد. این پا دیگر پای فوتبال نیست. من گفتم فعلا بحث ما بحث زندگی است. این آدم باید به زندگی برگردد. یکی دو دکتر دیگر هم ناامیدانه صحبت کردند. از سفیر ایران در بن آلمان خواستم که تحقیق کند و ببیند در آن بیمارستان در آلمان فایلی برای عابدزاده باز شده است یا نه. ایشان کمی بعد به من گفت پزشکان آلمانی هم میگویند ما کاری میکنیم به زندگی برگردد ولی تضمینی برای فوتبال بازی کردن نمیدهیم. بعد از دو روز عابدزاده به منزل من آمد. من بغض کردم وقتی دیدم که عابدزاده زمانی که نشست نمیتوانست پایش را جمع کند. گفت من رویم نمیشود جلوی شما پایم را دراز کنم. گفتم ایرادی ندارد. من خودم هم فوتبالیست بودهام. پایت را دراز کن. قصه مصدومیتش را برای من تعریف کرد. از روزهای سختیاش گفت. به او گفتم نترس. من بودجه را تامین میکنم و به آلمان میفرستمت. یک نامه برای مهندس محلوجی نوشتم و درخواست کمک کردم. برآورد ما چیزی حدود 100 هزار مارک بود و مارک آن روزها 150 تومان بود. مبلغ زیادی نمیشد. عابدزاده رفت آلمان و عمل کرد. بعد از عمل زنگ زد به من. دلش برای همسر و بچههایش تنگ شده بود. آنها را هم فرستادیم آلمان. بعد از دو ماه احمدرضا به ایران برگشت. سه چهار ماه هم فیزیوتراپی و هیدروتراپی کرد تا بتواند روی چمن راه برود. وقتی توانست روی چمن راه برود گفتم بیاید دفتر من. پرسیدم میخواهی چه کار کنی با فوتبال؟ برو استقلال. دیگر میتوانی کم کم شروع کنی. من حرف پزشکان را کنار گذاشتهام. چون دیدم این آدم آمده است که موفق شود. گفت نه! من نمیروم استقلال. میخواهم بیایم پرسپولیس. البته اگر شما اجازه بدهید. من این مساله را در هیات مدیره مطرح کردم که از 5 نفر فقط یک رای مثبت گرفت. 3 نفر میگفتند ایشان دیگر دروازهبان نمیشود. یک نفر هم به دلایل دیگری مخالف بود. من گفتم در این مورد میخواهم از حق مدیرعاملی استفاده کنم که ایشان بیاید پرسپولیس. گفتند پس بنویس که خواسته مدیرعامل بوده است. من هم نوشتم. عابدزاده تمریناتش را با درد شروع کرد. یک روز از بچهها پرسیدم احمدرضا چطور تمرین میکند؟ گفتند خیلی خوب. من با خودم فکر کردم اگر این طور پیش برود و پشتش باد بخورد ترسو میشود و این ترس مصدومیت همیشه با او خواهد بود. شبِ بازی با ملوان بود. زنگ زدم به احمدرضا و پرسیدم چه کسی را در دروازه بگذاریم؟ یک نفر را اسم برد. به او گفتم احمدرضا عابدزاده را میشناسی؟ گفت بله. گفتم فردا عابدزاده دروازهبان است. با تعجب گفت من هنوز خوب نشدهام و بدنم آماده نیست. گفتم من اصلا از تو بدن نمیخواهم. میخواهم فردا 7 تا گل بخوری! فردایش در دروازه ایستاد و آن روز استادیوم منفجر شد. من روزی خدا را خیلی شکر کردم که عابدزاده بازی با استرالیا را درآورد. آن روز هر کس دیگری در دروازه بود ما نتیجه نمیگرفتیم.»
به نظر می رسد استقلالی ها و شخص اولیایی مدیرعامل آن زمان استقلال، چون عابدزاده به سپاهان رفته بود از او ناراحت شده بودند پیگیر او نشدند. سپاهانی ها بعد از مصدومیت عابدزاده قید او را زدند تا عابدینی در یک اتفاق عجیب به داد احمدرضا عابدزاده برسد و او پرسپولیسی شود.
به نظر می رسد که چون عابدزاده از استقلال به سپاهان رفته بود، مدیرعامل وقت استقلال، یعنی کاظم اولیایی و استقلالی ها پیگیر وضعیت او نشدند و سپاهانیها هم وقتی دیدند عابدزاده مصدوم شده دیگر سراغی از او نگرفتند و دست روزگار عابدزاده را مقابل چشمان امیر عابدینی قرار داد تا دل مدیر عامل پرسپولیس برای او بسوزد و عابدزاده را برای درمان راهی آلمان کند. تولد دوباره عابدزاده در پرسپولیس آن هم با پایی که 5 سانتی متر کوچکتر از پای دیگرش بود و خودش هم فکرش را نمیکرد اتفاق افتاد.
گزارش از ناصر نامدار/ پایگاه خبری فوتبالی