واکاوی تلخنامه جباری پس از قهرمانی؛ تکرار ماجرای سهراب برای مجتبی!

واکاوی تلخنامه جباری پس از قهرمانی؛ تکرار ماجرای سهراب برای مجتبی!

پایگاه خبری فوتبالی- باشگاه استقلال در فصلی که گذشت از بی اعتنایی به سهراب بختیاری زاده ضربه بدی خورد و حالا بهتر است به تنها گزینه ایرانی خود با تامل بیشتری نگاه کند.

به گزارش فوتبالی، یک واکنش از مجتبی جباری پس از قهرمانی در جام حذفی، می‌تواند یک دنیا معنا داشته باشد: "آمادگی سرمربی شدن برای فصل بعد را در خودتان می‌بینید؟ سوالی که جوابش مشخص است را نپرسید، نه من این آمادگی را در خودم نمی‌بینم!"

همین یک جمله جسارت مربی جوان فوتبال ایران را به روشنی نشان می‌دهد و حداقل برای این جسارت باید او را تشویق کرد. این ویژگی یک مربی است که می‌خواهد مستطیل سبز را شخم بزند و طلا درو کند. در روزهایی که حتی بازیکنان تیم‌ها هم به مربی ایرانی شک دارند و شاید از او حرف شنوی نداشته باشند، چرا باید به یک باور غلط دامن زد؟

فجرسپاسی شیراز در اولین سال با پیروز قربانی رکوردی زد که شاید حالاحالاها برای تیم‌های لیگ برتری هم قفل باشد! باشگاه استقلال یکبار از بی اعتمادی به سهراب بختیاری زاده به شدت ضرر کرد و هنوز هم در رویای ماتزاری، مربی زیاده خواه ایتالیایی است که در کشور خودش هم نمی‌تواند کار پیدا کند! حالا که شماره هشتی پیدا شد و از دل یک جهنم، گلستانی را برای مدیران باشگاه، هلدینگ خلیج فارس و شخص شریعتمداری درست کرد، چرا تیم را برای او تقویت نکنند؟

ادامه صحبت‌های جباری عمق یک سرخوردگی را نشان می‌دهد: "از اتفاقاتی که افتاده دلخورم. یک کادرفنی بی ادعا هستیم که با تمام وجود در خدمت تیم و باشگاه بودیم. خیلی از اتفاقات آنطور که انتظار می‌رفت رقم نخورد. ما برای خودمان کار نمی‌کنیم چون مسئولیت خوشحالی یا ناراحتی تعداد زیادی از هموطنان‌مان را داریم و باید به منافع جمعی فکر کنیم."
 
به این حرف‌های جباری دقت کنید؛ چه کسی برای ایرانی‌ها از خودشان دلسوزتر و مسئولیت پذیرتر پیدا می‌شود؟ یک خارجی هرچقدر هم وظیفه شناس باشد در نهایت یک فرد استخدام شده است که این همه فشار را تحمل نمی‌کند و چون قانون فیفا را پشت خودش دارد می‌تواند به راحتی رها کند، فسخ کند و برود! بدون مشکل هم پولش را با دیرکرد و بهره خوب می‌گیرد!

در این مدت بارها صحبت از پخته شدن جباری در کنار‌ مربی خارجی بوده اما آیا آتشی که به جان استقلال افتاده بود، در این هفته‌های پایانی برای پخته شدن جباری کافی نبود؟ حالا که او سختی‌ها، فشارهای رسانه‌ای و سکویی، فشارهای مجازی و بذر بی اعتمادی در جامعه را به خوبی لمس و درک کرده، چه ایرادی دارد یک پیش فصل و یک تیم تقویت شده را در اختیارش قرار بدهند؟

امیر قلعه‌نویی یک خط حمله رویایی را به دنیا معرفی کرد و فرهاد مجیدی با تقویت کادرفنی تیمش توانست یک قهرمانی کم نظیر را در سطح دنیا ثبت کند. آیا مربیان خارجی تاکنون چنین اقتداری را برای استقلال به ارمغان آورده‌اند؟ چه کسی تضمین می‌دهد جباری با یک دستیار کاربلد خارجی و یک بدنساز خبره، نتواند چند فصل استقلال را بیمه کند؟ چه کسی تضمین می‌دهد مربی خارجی بتواند فصلی پر قدرت را با آبی‌ها شروع کند؟

آخرین سرمربی موقت استقلال در فصلی که گذشت حق دارد به انتقاد از رسانه‌هایی بپردازد که فقط سنگ خارجی‌ها را به سینه می‌زنند. رسانه‌‌ای که حتی به بهترین تئوریسین فوتبال ایران یعنی‌ جلال چراغپور احترام نمی‌گذارد، چگونه دلسوز و اهرم پیشرفت فوتبال ایران خواهد بود؟ رسانه‌‌ای که از فلان ایجنت یا فلان مدیربرنامه سفارش می‌گیرد بذر بی اعتمادی به مربی ایرانی را در تمام مستطیل‌های سبز و در تمام جوامع هواداری با هر رنگی، پخش کند تا خارجی‌ها با هزاران شرط و منت بیایند، پولی بگیرند و بروند، چگونه یاور فوتبال ایران و تیم ملی است؟

مدیران استقلال یکبار به سهراب بختیاری زاده بی اعتنایی کردند و دوبار بازیچه یک ایتالیایی خودخواه شدند. آیا بهتر نیست حالا که توفان‌ها خوابیده و فصل تلخ با شیرینی یک جام به پایان رسیده، یکبار به تقویت استقلال با جباری فکر کنند؟ شاید جباری هم مثل قلعه‌نویی آغازگر عصری جدید در استقلال شد. اگر برای او هم مانند سیدورف و دیگر خارجی‌ها ارزش قائل شوند، به برنامه‌هایش احترام بگذارند و هر ایده‌اش را به بهانه ایرانی بودن، خط‌خطی نکنند!