پایگاه خبری فوتبالی- یک: موارد نادر و اتفاقات را کنار بگذاریم ، فوتبال اصول خودش را دارد و راه و چاه همیشه مشخص است. مهمترین دلیل برد تراکتور حفظ شاکله تیم قهرمان فصل قبل بود هر چند ضعفهایی در ترکیب این تیم دیده میشد. آنها راه پرسپولیس برانکو را میروند، کمترین تغییر و بیشترین ثبات.
دو: تراکتور در نیمه اول کاملا تحت تأثیر تاکتیک ساپینتو قرار داشت، اشتباه ادیب زارعی در خروج از دروازه آنها را عقب انداخت، رفتن آقاسی و آلوز هم باعث شده بود بازی تراکتور از عقب زمین درست شکل نگیرد، انتقالها خوب صورت نمیگرفت و نبض بازی در اختیار استقلال بود اما فوتبال ۹۰ دقیقه است.
سه: سیستم مورد علاقه ساپینتو ۴-۳-۳ است اما چرا در بازی دیشب به سیستم ۳-۵-۲ روی آورد؟ پاسخ آن را باید به داشتههای استقلال ربط داد. استقلال سه فصل است که در پست وینگر چپ و راست ضعف دارد و اتفاقا کمترین خرید را هم در این پست انجام میدهد. در همین تابستان آبیها سحرخیزان و نازون را برای نوک خط حمله خریدند ولی برای وینگر فقط آسانی را گرفتند که او هم معلوم نیست کی بیاید.
چهار: ارتباط کلامی بین مدافعان و دروازهبان خیلی خیلی مهم است. وقتی یک دروازهبان خارجی به تیم اضافه میشود و فقط دو سه جلسه تمرین میکند این ناهماهنگی در بازی خودش را نشان میدهد. آرمین سهرابیان روی صحنه گل دوم منتظر بود آدان خروج کند و به هوای او ایستاد در حالیکه آدان هم به هوای آرمین ایستاد. تا آرمین به خودش آمد توپ ته تور استقلال بود. هر چند آرمین هم آنقدر عقب مانده بود که اگر آدان هم بیرون میآمد، استقلال گل دوم را میخورد.
پنج: همین قضیه ارتباط کلامی بین ساپینتو و بازیکنان استقلال بسیار مهم است، اینکه سرمربی لب خط باشد و در رختکن کنار تیم باشد کجا و اینکه از روی سکو با تلفن و واسطه تیمش را رهبری کند کجا. ساپینتو مربی سکو نیست. انگار شیر را در قفس گذاشته باشی و به او بگویی بجنگ. او در حالت خوشبینانه دو ماه دیگر می تواند روی نیمکت بنشیند.
شش: عقب رفتن استقلال در نیمه دوم طبیعی بود؟ البته که می خواست نتیجه را حفظ کند اما تراکتور سعی میکرد از تمام عرض زمین برای ایجاد موقعیت استفاده کند. آنها فشار را روی یک قسمت از زمین نگذاشته بودند. گاهی چپ، گاهی راست، گاهی با پاسهای کوتاه از عمق و کارهای ترکیبی از کنارهها و گاهی هم با ارسالهای تیز از کنارهها کاملا نبض بازی را در اختیار گرفتند. ایجاد موقعیت پیاپی باعث اشتباه خط دفاعی حریف میشود که همین هم منجر به دو گل شد.
هفت: استقلال با ساپینتو تیمی برای فرداست. تیمی که دیر بسته شد و هنوز هم نواقص زیادی دارد. تعداد جلسات تمرینی زیاد و تکرار و تکرار باعث ساخته شدن تیم میشود. وقتی از جمع بازیکنان جدید فقط عارف آقاسی بازی میکند یعنی نفرات دیر به تیم اضافه شدهاند. آدان هم از سر اجبار بود و ساپینتو چارهای در استفاده از او نداشت. استقلال هر چه سریعتر باید آسانی را اضافه کند و حداقل یک وینگر سرعتی هم بخرد تا این کمبودها کمتر به چشم بیاید. همه اینها حداقل یک نیم فصل کار دارد! هواداران استقلال صبر می کنند؟
هشت: جای خالی بیرانوند، آقاسی و آلوز در ترکیب تراکتور به وضوح دیده میشد. بیرانوند برای تراکتور وزنه روحی روانی مهمی است، استقلال آماده نبود و گرنه ادیب زارعی نه نمیگفت. سدلار هم که جانشین آقاسی شده برای جا افتادن به زمان بیشتری نیاز دارد، دیشب شجاع اندازه دو مدافع میجنگید. اما باگ اصلی تراکتور در پست آلوز بود ، خامروبکوف و بعد از او حلیلویچ هرگز کیفیت آلوز را نشان ندادند، طبیعی هم بود بازی اول بود و هنوز در فضای تراکتور حل نشدهاند.
نه: مشکل بازیهای بزرگ ساپینتو کماکان پابرجاست، او یک فینال دیگر را باخت هر چند تا حدودی بابرنامه نشان داد. استقلال سالهاست بازیهای مهم با تیمهای همتراز را میبازد و این قضیه از نظر روحی روانی این تیم را تحت فشار گذاشته است. ذهن و بدن استقلال انگار آمادگی این مدل بازیها را ندارد.
ده: به استقلال ساپینتو باید زمان داد، چاره دیگری هم در حال حاضر وجود ندارد. در این روزهای باقیمانده تا پایان فصل نقل و انتقالات وظیفه مدیران استقلال اگر بمانند و یا مدیران جدید اگر بیایند، تقویت اسکواد تیم است. در مسابقه است که ضعفها خودش را نشان میدهد ، تراکتور به خوبی ایرادات استقلال را به خصوص در فاز تهاجمی برملا کرد. تعلل مدیران استقلال تیمی ناهمگون و غیر بالانس را در اختیار ساپینتو قرار داده که او باید آن را بسازد.
گزارش از پیمان خنافری/ پایگاه خبری فوتبالی