پایگاه خبری فوتبالی- رییس فراکسیون ورزش مجلس در گفتوگویی تفصیلی با تسنیم به سؤالات مختلف از جمله تخلفات استقلال و پرسپولیس، وضعیت بد ورزشگاهها، ماجرای دوومیدانی و...پاسخ داد.
به گزارش فوتبالی و به نقل از تسنیم، فوتبال ایران خصوصاً دو باشگاه استقلال و پرسپولیس وضعیت خوبی پشت سر نمیگذارند و شائبههای زیادی درباره قراردادهای بازیکنان و سایر امور این دو باشگاه مطرح شده است. مسائلی که باعث شد فراکسیون ورزش مجلس شورای اسلامی به آن ورود کند و در جلساتی جداگانه، مدیران این باشگاه را برای پاسخگویی به مجلس فرا بخواند.
ابتدا توضیحی درباره فراکسیون ورزش و چگونگی کار آن میدهید.
هفته فراجا را خدمت دلاور مردان تأمین امنیت کشور تبریک عرض میکنم. فراکسیون ورزش همانطور که میدانید برگرفته از یک انتخابات درون مجلس، ولی با تنوع نمایندگان از کمسیونهای مختلف است. در مجلس یازدهم اعضای فراکسیون محدودیتی نداشت ولی در مجلس دوره جدید (دوازدهم) دستورالعمل جدیدی تدوین شد. 35 عضو دارد که هر کسی علاقهمند بود ثبت نام کرد. در نهایت انتخابات برگزار شد و همکاران به من اعتماد کردند و من هم در قالب یک کار گروهی و تیمی فراکسیون را اداره میکنم.
بحث قراردادها و حاشیههای پیش آمده در دو باشگاه استقلال و پرسپولیس باعث شد مجلس شورای اسلامی به وضعیت این دو باشگاه ورود کند و جلساتی با آنها برگزار کند. در این جلسات چه گذشت و خروجی آن چه بوده است؟
ابتدا باید مقدمهای بگویم. ما بهعنوان نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی، اظهار نظرمان از بُعد نظارتی است. شاید بیرون مجلس اظهار نظر فنی هم انجام دهیم و اگر احیاناً فنی صحبت میکنیم، این برگرفته از حوزه تخصصیام است. قبل از اینکه نماینده مجلس شوم، دبیر آموزش و پرورش بودم و تمام حوزههای مربیگری در داخل را هم گذراندهام. از قبل هم مطالعه داشتم و خیلی با فضای فوتبال کشور و حتی دنیا بیگانه نیستم. از این جهت جامعه فوتبال شناختی از ما دارند و ما هم یک شناختی از ورزشکانی که با آنها همدوره بودیم، داریم.
اعتقاد ندارم مجلس خیلی در حوزه باشگاهها وارد جزئیات شود، ولی در حوزه اصلی ورزش به خصوص فوتبال باید نقش نظارتی پُر رنگ باشد. روزی که به مجلس آمدیم، ورزش کشور قانون نداشت. این قانون را در مجلس یازدهم نوشتیم. لایحه دولت آمد و طرحی را هم همکاران آوردند، ما این دو را ادغام کردیم و این شد قانون وظایف و اختیارات وزارت ورزش و جوانان. از طرف مجلس هم به دولت ابلاغ شد، دولت هم آیین نامه آن را نوشت و الان هم این قانون در کشور در حال اجراست.
و البته درگیر دو باشگاه پرسپولیس و استقلال هم بودید...
بله؛ معضل بزرگی که در ورزش داشتیم بحث دو باشگاه پُر طرفدار استقلال و پرسپولیس بود که کل ورزش در این دو باشگاه خلاصه شده بود. آنها هم هر روز درگیر مسائل حاشیهای بودند؛ یک روز بدهی به بازیکنان خارجی و یک روز مطالبات بازیکنان. راهکاری را دنبال کردیم تا این دو باشگاه را از دولتی بودن خارج کنیم؛ چون AFC هم ایرادهایی در بحث مجوز حرفهای گرفته بود. این هم تصمیم خوبی بود ولی به نظر میآید بعد از این اتفاق، دست اندرکاران این باشگاهها یادشان رفت که این تصمیم در کجا و برای دغدغه چه قشری گرفته شد، بحث ما هواداران این دو تیم بود.
مجلس تصمیم خوبی گرفت و برای خصوصیسازی اقدام کرد و الان نمیشنوید که استقلال و پرسپولیس مشکل بودجه داشته باشند؛ اما به مسائلی میپردازند که معتقدم فرار از مسئولیت و پاک کردن سؤال هواداران است. هیچ کدام مشکل مالی ندارند ولی نحوه مدیریت و نوع هزینه کرد، برای هواداران سؤال ایجاد کرده است. به همین دلیل از مسئولان این دو باشگاه دعوت کردیم و گفتیم که این دو باشگاه برای کشور و جامعه ورزش یک ظرفیت است ولی اگر خوب مدیریت نشود، یک تهدید است. اگر خوب هم مدیریت شود، یک فرصت است. اگر خوب مدیریت کنید از شما حمایت کنیم ولی اگر میخواهید تهدید برای کشور درست کنید، این اجازه را نمیدهیم. هر دو باشگاه گزارشهایی دادند که بخشی از آن قابل قبول بود، ولی بخشی از آن هم با واقعیتها مطابقت نداشت.
ما نخواستیم احیاناً دو تیم وارد حاشیه شوند و این مسائل را رسانهای کنیم. به طور مثال استقلال اولین باشگاهی بود که ما دعوت کردیم و گفتیم هواداران نگران این باشگاه هستند؛ مدیران این باشگاه هم اعلام کردند که یکسری بازیکنان مدنظرشان است. وارد فاز نهایی نقلوانتقالات شدند و چند بازیکن خوب هم جذب کردند، ولی وقتی بازیکن در دوران بدنسازی کنار تیم نباشد، نتیجه این میشود که نتایج تیم باب میل هواداران نیست.
پرسپولیس هم به همین شکل؛ زمانی که کارتال تیم را آماده مسابقات میکرد، گفتند ایشان قطع همکاری کرد. 80 تا 90 درصد بسته شده بود که کارتال رفت و هاشمیان آمد. وقتی چنین تغییری ایجاد میشود یا باید فرصت دهید مربی جدید بازیکنان مدنظرش را بگیرد یا اینکه زمان بدهند تا بازیکنان با مربی هماهنگ شوند.
در بحث مدیریت باشگاه، صدای واحدی را در هر دو باشگاه نمیشنویم. هر کسی مصاحبهای میکند، یک نفر میگوید بازیکن نیاز نداریم و یک نفر دیگر میگوید نیاز داریم. خیلی سیستم یکپارچه نیست. مجلس شورای اسلامی هم اظهار نظر فنی نمیکند و میگوید به نظر هوادار احترام بگذارید.
بخش دوم این است که این دو باشگاه از روزی که وارد بخش خصوصی شدند، میطلبید که به احترام هوادارانشان به سمت ساخت استادیوم بروند. همین بازیکنان موجود هم اگر دغدغه بازی در کدام استادیوم را نداشته باشند، میتوانند رضایت هواداران را به دست بیاورند؛ متأسفانه اینطور نیست. الان وقتی برنامه مسابقات اعلام میشود کسی نمیداند در کدام ورزشگاه بازی خواهند کرد و آیا استادیوم شرایط بازی دارد یا نه. همه این مشکلات به تصمیمات مدیریتی برمیگردد و مدیران این باشگاهها باید پاسخگو باشند.
یکی از مسائل اصلی در نقلو انتقالات فصل جاری، بحث پرداخت پولهای شائبهدار به مدیربرنامهها است. جایی که پرسپولیس در یک پرونده 230 هزار دلار به ایجنت نیازمند پرداخت کرده و استقلال هم در قراردادی که از جنپو منتشر شده، 400 هزار دلار به یک مدیر برنامه داده است؛ آیا مجلس در جلساتی که با این دو باشگاه داشته به این موضوع ورود کرده و ابزاری برای برخورد با متخلفان وجود دارد؟
طرف مجلس مدیر باشگاه یا حتی فدراسیون فوتبال نیست. طرف مجلس وزارتخانهها هستند. این دو باشگاه از وزارت ورزش جدا شدهاند و حمایتها از سمت هلدینگ خلیج فارس و کنسرسیوم بانکها انجام میشود. اینها هم مافوق دارند که وزیران هستند. بحث ما در مورد مدیران باشگاههای استقلال و پرسپولیس شخصی نیست. بحث ما برای منافع یک جامعه بزرگ هواداری است. اگر وارد موضوعات ریز شویم، به نظرم هم شأن نماینده زیر سؤال میرود و هم اینکه باشگاه فکر میکند ما میخواهیم سهمخواهی کنیم. این مطالبه هواداری بوده که ما به عنوان دغدغه اعلام کردیم و آن را دنبال هم میکنیم.
معتقدیم آنقدر بازیکنان جوان و مستعد در کشور وجود دارند که علاقمند به حضور در آکادمی پرسپولیس و استقلال هستند تا دیگر نیازی به خرید بازیکنان آنچنانی با مبالغ بالا نداشته باشند. هیچ گزارشی در این موضوع داده نشد. یعنی این باشگاهها در فصلی که میخواهند تیمشان را ببندند از بازیکنان آکادمی و تیمهای پایه غافل هستند. یا اینکه به آنها از قبل اهمیتی ندادند تا پشتوانه تیمشان شوند؛ فقط منتظرند که مدیر هزینه شوند که این کار سادهای است، ولی با این کار ریشه باشگاه را از بین میبرید. استقلال و پرسپولیس اگر خوب مدیریت شوند آنقدر بازیکن مستعد در کشور هستند که حاضرند در تیمهای پایه این باشگاهها بازی کنند و بلافاصله وارد تیم بزرگسالان شوند و کیفیت چندبرابری این بازیکنانی داشته باشند که آنقدر هزینه آنها میشود.
درباره هزینه باید بگویم؛ مجلس مخالف هزینه بالا برای فوتبال و ورزش کشور نیست ولی نوع هزینهکرد برای مجلس مهم است. اگر بدانیم سقف بودجهای که فدراسیون فوتبال تعریف کرده در قرارداد بازیکنان رعایت شود، موافق آن هستیم. یعنی بازیکنان سقف داشته باشند، ولی به سقف بودجه برای فوتبال اعتقاد ندارم. هر چقدر در تیمهای پایه هزینه شود حق ردههای سنی است، اما با اینکه پول بی رویه به بازیکنان بیکیفیت داده شود، مخالفیم. این ظلم به بیتالمال و منافع ملی است.
به نظر میرسد مجلس بیشتر از بُعد نظارتی ورود کرده و ابزاری برای برخورد نیست. آقای علیآبادی سخنگوی وزارت ورزش هم چند روز پیش اعلام کردند شائبه فساد در قرارداد بازیکنان وجود دارد و به همین دلیل پرونده به سازمان بازرسی داده شده است. ماجرای این اتفاق چه بود؟
در بخشی که شائبه در قراردادها وجود دارد، ما حکم و جایگاه قضایی نداریم. فقط میتوانیم به عنوان ناظر از اهرمهای نظارتی برای سؤال یا استیضاح از وزیر مربوطه اقدام کنیم. به دلیل اینکه دو باشگاه استقلال و پرسپولیس خودشان را از وزارتخانه جدا کردهاند، باید پاسخگوی دستگاههای نظارتی و قوه قضاییه باشند. اگر تخلفی صورت گرفته یا پولپاشی یا سوء استفادهای انجام شده باشد، قطعاً سازمان بازرسی رسیدگی خواهد کرد.
بررسی شما نشان میدهد که این تخلفات در قراردادها صورت گرفته است؟
در بخشی از قراردادها (استقلال و پرسپولیس) خصوصاً در یکی، دو مورد که درباره آن بحث شد، این شائبه و ابهام وجود دارد و جای بررسی دقیقتر است. به هر حال این اتفاق (ورود سازمان بازرسی) بیدلیل نیست.
در هر دو باشگاه استقلال و پرسپولیس؟
بله بیشتر موضوع بحث همین دو باشگاه هستند. هم درباره نحوه هزینه توسط هلدینگ خلیجفارس درباره جذب مربیان قبلی و هم بازیکنانی که زمان بازیشان صفر بوده و شکایت کردند و حکم گرفتند که همه اینها جای نگرانی دارد.
به طور مثال در حال حاضر یک بازیکن عراقی (منتظر محمد) باشگاه استقلال را به بسته شدن دو پنجره نقلوانتقالاتی محکوم کرده ولی هیچ کدام از مدیران سابق باشگاه پاسخگو نیستند.
وقتی مکانیسم انتخاب هیات مدیره و مدیرعامل شفاف نباشد، کسی پاسخگو نیست. تا زمانی که مکانیسم انتخاب اعضا شفاف نباشد قطعاً این خسارتها به بار میآید. برای پاسخگویی بعد از دوران مدیریت هم یکسری ضمانتها لازم است که باید هلدینگ و کنسرسیوم بانکی در اساسنامه و نحوه اداره باشگاه آن را تدوین کنند تا مدیر پس از دورانش پاسخگو باشد. مثل همان قانونی که مجلس برای وزیران نوشت؛ یا مثلا رییس جمهور سه سال پس از دوران خودش حق خروج از کشور را ندارد و باید بماند و در مور ترک فعلهای احتمالی پاسخگو باشد.
ورزشگاهها و زیر ساختها هم امسال خیلی بحثبرانگیز شده است. مجلس شورای اسلامی به عنوان جایی که بودجه کشور را تعیین میکند، آیا فکری به حال این موضوع کرده است؟
وقتی مکانسیم شفاف نیست و انتخاب مدیرعامل و ... با لابی و رابطه است و شایستهسالاری وجود ندارد این اتفاق میافتد. اگر شایستهسالاری بود، هیئت مدیره و مدیرعامل زمانی که میخواستند خودشان را کاندیدا کنند، برنامه خودشان را اعلام میکردند و یک گروه آنها را آنالیز میکرد. در این همه سال که این عزیزان آمدند و رفتند، اگر کسی مطالبه ساخت یک استادیوم را میکرد و در برنامه خودشان می آوردند، مطمئناً الان این چالشها را نداشتند. من خودم فوتبال بازی و مربیگری کردهام، شما هر چقدر هم کار کرده باشید، زمین اگر کیفیت لازم را نداشته باشد امکان ندارد بتوانید آنها را در زمین خراب پیاده کنید. نیاز است که تغییرات اساسی در ساختار مدیریتی انجام شود و مدیرانی بیایند که نگاه بلند مدت و تحولی به دو باشگاه استقلال و پرسپولیس داشته باشند. حتی شده تضمین بدهند که سه، چهار سال به نتیجه فکر نکنند و روی ساخت آکادمی و زمین تمرین با کیفیت و استادیوم کار کنند. آن پولی که قرار است به بازیکن بدهند و در جدول هم خواسته هوادار برآورده نشود را هزینه کنند و استادیوم بسازند. فکر میکنم هواداران هم از این اتفاق راضی هستند.
این هزینهها انجام میشود ولی ظاهراً خروجی مناسبی ندارد. به طور مثال ورزشگاه تختی یا آزادی. شما به تازگی بازدیدی هم از ورزشگاه آزادی داشتید، شرایط این استادیوم به چه شکل است؟
درباره ورزشگاه آزادی هم بحث دارم؛ روزی که بنای بازسازی آزادی مطرح شد، کار عاقلانه این بود که به موازات آن استادیوم جدیدی ساخته شود. به این استادیوم قدیمی هم دست نمیزدند و فقط به صورت ظاهری سر و شکل ورزشگاه را درست میکردند تا بازیها آنجا برگزار شود و به موازات آن هم وزارتخانه، هم پرسپولیس و هم استقلال در سه نقطه شهر سه استادیوم جدید میساختند. بیشتر از یک سال هم طول نمیکشید. با نصف مبلغی هم که برای بازسازی ورزشگاه آزادی الان شده، میشود یک استادیوم 30،40 هزار نفری ساخت. تیمها هم آنجا بدون دغدغه بازی میکردند و بعد با فراغ بال این ورزشگاه بازسازی میشد. اینها تصمیم مدیریتی است.
با بازدیدی که داشتید، به نظر استادیوم آزادی چه زمانی آماده میشود؟
پیشنهاد ما این بود که اکیپهای بازسازی اضافه و تجهیزات کارگاهی و تعداد شیفتها بیشتر شده و روز مسابقه استادیوم خالی شود و سکوهای خراب را کاور کنند تا بازیها آنجا برگزار شود؛ بعد هم در روزهای دیگر آن روز تعطیل را جبران کنند. هوا هم در حال خوب شدن است و بازیها را میشود ساعت 2 ظهر برگزار میشود. فکر میکنم هوادار و تیمها هم به همین شکل راضی هستند. در کنار این هم شروع به ساخت یک استادیوم کنند. فکر میکنم ارادهای برای این کار وجود ندارد.
این ارده باید از سمت چه کسی باشد؟
از سمت وزارت ورزش و طرف دولت. امروز پاسخگوی نشاط و شور جوانان در کشور وزارت ورزش است که باید ورود کند. یکسری شایعات هم از گوشه و کنار شنیدیم که میخواهند زمین آزادی را زیر و رو کنند و زمین چمن هیبریدی بیاورند. الان نیاز به این کار نیست و کیفیت چمن مناسب است. اگر قرار بر هیبردی کردن چمن است، در استادیومهای جدید که قرار است ساخته شود این کار را کنند و اجازه دهند این چمن تا جایی که قابل بهره برداری است، استفاده شود.
فعلاً که تصمیمی برای ساخت استادیوم جدید وجود ندارد.
این باید تکلیف شود!
مگر نباید این تکلیف از سمت مجلس شورای اسلامی شود و بودجه ای برای آن تخصیص پیدا کند.
مجلس که نمیتواند به باشگاهها تکلیف کند. ما مشکل بودجهای نداریم، سوء مدیریت و بیتدبیری باعث شده این اتفاقات رقم بخورد. مگر ما در همین ورزش رشتههای موفق نداریم؟ مگر کشتی موفق نیست؟ آنها بهترین کمپ را ساختند. درست است بخشی از آن مربوط به این است که کشتی ایران به طور سنتی در دنیا حرفی برای گفتن دارد؛ ولی اینکه موفقیت تداوم داشته باشد مهم است. این تداوم به مدیریت برمیگردد. مدیریت زیرساخت را درست کرده است. به هر حال رایزنی کرده و ارتباط گرفته است. بودجه را از دولت به مجلس ارائه کرده و بعد موافقت شده و توانسته زیرساخت را کشتی درست کند. من میگویم فوتبال هم میتواند در این مسیر حرکت کند. الان هلدینگ بیپول نیست و هیچوقت نگفته من پول ندارم. این پول هم برای مردم است و باید جای خوب و درست هزینه شود. هوادار استقلال الان ناراحت است که چرا بیرویه هزینه شده و تیمش نتیجه نمیگیرد. پرسپولیس هم به همین شکل.
بودجهای هم برای بازسازی ورزشگاهها تخصیص داده شد اما اصلاً خروجی مناسبی نداشته است. به طور مثال ورزشگاه تختی حدود یک سال بازسازی شد و هزینه زیادی داشت، اما الان نه چمن خوبی دارد و نه وضعیت مناسبی. چه ارگانی به این هزینهها نظارت میکند؟
بله! ما استادیوم میسازیم ولی از نیروی انسانی متخصص که قرار است نگهداری کنند غافل میشوند و به حال خودش رها میکنند. در دنیا وقتی قرار است استادیومی ساخته شود، اول مکانیابی آنجا را انجام میدهند. کاملاً مسائل زیست محیطی لحاظ میشود. بعد هم چشمانداز 30 یا 50 ساله ترسیم میکنند. براساس طول عمر استادیوم نیروی نگهدارنده استخدام میکنند؛ ولی ما استادیومهای زیادی داریم که الان مخروبه شدهاند.
چه کسی باید با این موضوع برخورد کند؟ الان بعد از بازسازی ورزشگاه تختی آقای جوادی مدیرکل ورزش و جوانان تهران این استادیوم را با ورزشگاههای انگلیس مقایسه میکند اما اصلاً این ورزشگاه کیفیت مناسبی ندارد.
آقای جوادی که فکر نکنم آنقدر اختیار داشته باشد. اصلاً هزینه نگهداری را باید دولت تخصیص دهد. یک ردیف بودجه برای بازسازی و نگهداری باید تعیین شود ولی کسی نسبت به این موضوع حساس نیست. از طرفی دولت خودش نمیتواند از استادیومهایش مراقب کند. این را باید برونسپاری کند و به هیئتها و فدراسیونها واگذار شود و بعد از آنها جواب بخواهند. اگر کسی هم کم کاری کرد با آن برخورد شود.
مجلس نمیتواند نظارتی روی این موضوع داشته باشد؟
ما موارد نظارتی را تا جایی میبریم که منجر به طرح سؤال یا استیضاح میشود. کار به جایی میکشد که درخواست زمان میکنند و میگویند دولت تازه شکل گرفته و درست میشود؛ ولی اینها بهانههایی است که در ورزش همیشه بوده و ادامه دارد.
برنامهای دارید که از وزیر ورزش در مجلس طرح سؤال کنید؟
اتفاقاً در چند مورد من و همکاران سؤال داشتیم؛ در نهایت منجر به این شده که زمان بگیرند تا فرصت رسیدگی یا جبران ناکارآمدی را انجام دهند. در دو دوره مجلس گذشته با چهار وزیر ورزش کار کردیم. هر کدام را به مرحله پاسخگویی رساندیم، یک اتفاق افتاد. متأسفانه الان هم ورزش ضرر میکند. در این بخش از کمسیون فرهنگی مجلس انتظار داریم. سؤالات زیادی الان در نوبت کمسیون است که باید وزیر ورزش بیاید و پاسخگو باشد. این هم در چند موضوع است؛ یکی از آنها در همین بخش زیر ساختهای ورزشی است که فرسوده و به خاطر عدم رسیدگی برای آنها مشکلاتی ایجاد شده است. یکی دیگر هم برای اتفاقاتی است که در بخشی از رشته های ورزشی رخ داده است، ولی متأسفانه جلسه پاسخگویی به سؤال در چند ماه گذشته تشکیل نشده است.
خبری هم درباره تصویب حقپخش تلویزیونی در مجلس شورای اسلامی منتشر شد اما جزئیات بیشتری از آن منتشر نشد؛ آیا درباره رقم آن و نحوه تقسیم آن تصمیمی گرفته شده است؟
از روزی که وارد مجلس شدم به عنوان یک مطالبه و پیشنهاد آن را مطرح کردم. در بودجههای سالانه این را مصوب کردیم. این هم به وزارت ورزش برمیگردد که باید وزیر ورزش بهعنوان شخص اول مطالبه حقوق ورزشکاران از حق پخش، طبق احکام قانون بودجه سالانه، سهم ورزش را از صدا و سیما بگیرد. این اتفاق نیفتاده ولی الان مجلس شورای اسلامی قانون محکمتری نوشته و نظام باشگاهداری در آن دیده شده است. این هم به دولت ابلاغ میشود، امیدوارم دستکاری در آن صورت نگیرد و همان چیزی که مجلس درخواست داشته اجرا شود.
این اتفاق هم برای کل ورزش است؛ پخش مسابقات به همه رشتهها برمیگردد ولی قاعدتاً فوتبال علاقهمندی بیشتری دارد و در نوع قراردادهایی که بسته میشود سهم فوتبال بیشتر است.
عدد و رقمی برای حق پخش تعیین شده است؟
خیر! عدد و رقمی نیست. این به صورت درصدی است. براساس رأی مجلس امیدوارم شورای نگهبان هم تصویب کند و بعد صدا و سیما هم مکلف به رعایت این قانون باشد.
بعد از اتفاق تلخ و فاجعهای که برای چند دوومیدانیکار کشورمان در کره جنوبی رخ داد، فراکسیون ورزش مجلس شورای اسلامی جلسهای با رؤسای این فدراسیون برگزار کرد، اما این جلسه خروجی خاصی نداشت. شاید اگر این اتفاق در هر جای دنیا رخ میداد حداقل شاهد چند برکناری یا استعفا در آن فدراسیون بودیم.
خودم این موضوع را دنبال میکنم. روزی که آن اتفاق تلخ و فاجعه در کره جنوبی رخ داد، بلافاصله از وزیر ورزش سؤال کردیم. به بهانه مختلف این جلسه برگزار نشد. در کمسیون فرهنگی یک جلسه برگزار شد که ما بیاطلاع بودیم. بعد ما دعوت کردیم که وزیر ورزش و رئیس فدراسیون دوومیدانی مجزا بیایند که به جنگ 12 روزه خوردیم. بعد از آن هم سؤال ما در دستور است ولی متأسفانه این اتفاق تا الان نیفتاده است. هرچند معتقدم در سطح بین المللی باید وزارت امور خارجه ورود کند. این آبروریزی در سطح بین المللی رخ داده و اگر به این راحتی کوتاه بیاییم، ظلم به اعتبار ملی و خدشه دار کردن وجه ملی کشور است.
در بخش داخلی هم اتفاق خاصی رخ نداد. حتی یک برکناری هم شاهد نبودیم. رئیس فدراسیون دوومیدانی در آن مقطع در کره جنوبی حضور داشت و به نظر میرسد بعد از این فاجعه موضوع برخورد با این افراد یک مطالبه عمومی باشد.
این یک نوع سرپوش زدن به این آبروریزی بود. به شخصه پیگیر این موضوع هستم و منتظرم سؤالم در دستور کار قرار بگیرد و در صحن علنی مجلس وزیر ورزش پاسخگو باشد.
بودجهای هم مجلس جدا از وزارت ورزش برای فدراسیونها در نظر میگیرد اما این بودجه به محل اختلاف تبدیل شده است. به طور کلی نحوه تقسیم این بودجه به چه شکل است؟
قبلاً رسم بود که هر رییس فدراسیون وارد مجلس میشد و با ارتباطاتی که داشت برای فدراسیون خودش چانهزنی میکرد. در دوره قبل که خودم در کمیسیون فرهنگی حضور داشتم گفتم که این عدالت نیست. شاید یک رییس فدراسیون هیچوقت به خودش اجازه ندهد که به مجلس بیاید، پس نباید بودجهای برای او اختصاص داده شود؟ براساس گزارشی که از فدراسیونها گرفته شد و مکاتبهای که با وزارت ورزش داشتیم، تصمیم مشترکی بین فدراسیونها و وزارتخانه گرفته شد. آنها یک عدد پیشنهادی را به کمسیون فرهنگی ابلاغ کردند بعد براساس پیشنهاد وزارت ورزش و فدراسیونها این عددها را اختصاص دادیم. تقریباً سال گذشته رضایتمندی ایجاد شد ولی من بازهم معتقدم این روش درستی نیست.
باید اول ببینیم که داشتههای یک فدراسیون چیست؟ یک رییس، فدراسیونش را از منفی تحویل گرفته و اگر ما یک عدد ناچیز به او اختصاص دهیم سالها باید درجا بزند و بعید میدانم اتفاقی بیفتد. یک فدراسیون هم از بودجه اشباع شده است، دوباره میآییم و همان را تقویت میکنیم. این باعث میشود یک فدراسیون فربه شود و یک فدراسیون به مرور از بین برود. این یک نوع بیعدالتی است.
بعضیها معتقدند ارتباطاتی که وجود دارد در میزان اعتباراتی که تخصیص داده میشود مؤثر است؛ بنابراین شما در حال از بین بردن این مکانیسم ارتباط هستید؟
من نمیگویم کامل از بین میبریم ولی معتقدم این روش خوبی نیست و باید برای توزیع بودجه شاخصی وجود داشته باشد. مثلاً گاهی از بودجههایی که برای گلوبال (کارهای زیر ساختی) در اختیار کمیسیونها قرار میگیرد به فدراسیونها تزریق میشود؛ ولی نباید بگذاریم رییس فدراسیونی که صدایش را بلند نمیکند و به مجلس نمیآید حقش ضایع شود. باید با نظر وزارت ورزش و معاون قهرمانی و کمیته المپیک و پارالمپیک نشست و ساز و کار مشخصی برای آن تعیین کرد.
بعد از صعود به جام جهانی گفته شد مجلس برای بازیهای تدارکاتی از تیم ملی حمایت خواهد کرد. با این وجود اما بازیهای تدارکاتی تیم ملی در چند وقت اخیر اصلاً رضایت مردم را جلب نکرده، در مجلس حمایت خاصی از فدراسیون و تیم ملی برای انجام بازیهای تدارکاتی صورت گرفته است؟
اعتقاد ما این است که تیم ملی باید از بُعد دیپلماسی ورزشی در میادین بینالمللی حمایت شود. مجلس هم گروههای دوستی دارد ولی در دوره ما لغو شده است. شاید نیاز بود رایزنیهایی در آن سفرها انجام شود اما مهمترین بخش کار به وزارت خارجه برمیگردد که با تعامل با فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش دیپلماسی را تقویت کنند.
به لحاظ مالی حمایتی از فدراسیون فوتبال شده است؟
پولهای بلوکه شدهای در فیفا و AFC داریم. آقای تاج با ارتباطاتی که در حوزه فوتبال و با کرسی جهانی که در فیفا دارد و نایب رییس AFC است، میتواند کمکهای زیادی در این بخش انجام دهد. در بحث انجام بازیهای دوستانه باکشورهایی که مدنظر مربی تیم است، باید با دیپلماسی سطح بالاتری رایزنی شود. بعضی وقتها مثلاً با فلان تیم رایزنی صورت میگیرد و بعد بازی لغو میشود که این اتفاق نباید بیفتد. این هم برمیگردد به نوع دیپلماسی و چانهزنیها که باید در سطح وزارت خارجه انجام دهیم.
نگرانیها بابت شیوه و شکل بازی تیم ملی هم زیاد شده است و همین نگرانیها قبل از جام جهانی 2022 باعث تغییر در رأس کادرفنی تیم ملی شد. الان وضعیت را چطور میبینید؟
من نمیخواهم از سرمربی تیم ملی دفاع کنم ولی اعتماد به مربیان داخلی در صورتی که دانش کافی داشته باشند یک ظرفیت و یک نقطه قوت است. اصل موضوع به این برمیگردد که وقتی باشگاههای ما ضعیف شوند، تیم ملی هم ضعیف میشود. الان برعکس شده است؛ باشگاههای ما ضعیف هستند ولی تیم ملی قوی است. تعارف که نداریم، باشگاههای ما الان در آسیا ناکام هستند. لیگ داخلی را هم وقتی با گذشته مقایسه میکنیم، بازیها همه صفر - صفر و یک - یک است. به ندرت یک بازی از دو گل بیشتر دارد. نحوه امتیازگیری تیمها را هم ببینید؛ الان هفته ششم است و بیشترین امتیازی که گرفته شده 9 امتیاز است. این یعنی چه؟ برای قهرمانی باید هر تیمی حداقل میانگین 2 امتیاز را داشته باشد که هیچ تیمی تا الان نداشته است. نشان میدهد باشگاهها اُفت کردهاند. این هم برمیگردد به زیر ساختها و تربیت بازیکنانی که در آکادمی هستند. شاید دو، سه باشگاه بتوانند بازیکن خارجی بیاورند ولی وقتی کل کیفیت لیگ پایین باشد بازیکنان خارجی هم نمیتوانند کیفیت خودشان را نشان دهند. به هر حال امیدوارم دانش روز فوتبال فقط در شعار نباشد و عملیاتی شود. اصل مهم برای این کار هم زمینهای باکیفیت و تجهیزات و محتوای تمرینی خوب است تا به داد فوتبال برسد. در نتیجه از برآیند باشگاه های قوی ما میتوانیم انتظار تیم ملی قوی هم داشته باشیم.
و حرف پایانی ...
امیدوارم این پدیده اجتماعی بسیار مهم مخصوصاً فوتبال که میتواند باعث نشاط و انسجام شود، در مدیریتش از وزیر ورزش گرفته تا باشگاهها بدانند که چه جایگاه مهمی دارند و میتوانند با تصمیماتی که میگیرند به کشور در شرایط بد اقتصادی بیشترین شادی را به جامعه تزریق کنند. همچنین امیدوارم بیش از پیش شاهد موفقیت ورزش کشورمان باشیم.